Hamishe doost daram your eyes... chon oona hastand very nice..... hame vaght toro i see... azizam har lahze look at me.... toro khoda hamishe love me... khahesh mikonam hichvaght dont forget me.... age be man nagi my baby... age nayay near me... zendegim mishe mesle hell... doset daram i love you forever...
? نویسنده: وفا
می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه ؟ لبخندی که بی اراده رو لبهای یک عاشق نقش می بنده تا در نهایت سکوت فریاد بزنه : دوستت دارم
? نویسنده: وفا
بوسه اسم است...چون عمومی است بوسه فعل است...چون هم لازم است هم متعدی بوسه حرف تعجب است...چون اگر ناگهانی باشد طرف مقابل را مات و مبهوت میکند بوسه ضمیر است...چون از قید انسان خارج نیست بوسه حرف ربط است...چون 2 نفر را به هم متصل میکند
? نویسنده: وفا
حـوّا گناه کرد و عـشق آفریــده شد
جریان آن گناه به عالم کشیده شد
آدم برای پاکی و شیطان به جای نفس
حــوّا بـه نام وسوسـه هـا آفــریده شــد
مــن با گـنـاه خـوردن یـک سـیب زنـده ام
سیبی که از حوالی یک خواب چیده شد
من خواب چـشمهای شما را ندیده ام
امّا دوباره درتن و جانم دمیــده شد ...
حسّی که عشقبازی تو باورم شود
آهـی که از تـغـزّل نامت شنیده شد
عصیانگرم!چو ریشه به خاکت دویـده ام
هنگامه ای که پرده به نامش دریده شد
خاکی محقّرم که به عشقت هبوط کرد
اشــکی مکررم که به پایـت چکیـده شد
حـوّای بـی گـنـاه غـزلهـای سـرخ و نـاب
آدم گناه کرد و غزل آفریده شد
? نویسنده: وفا
عشق همیشه خسته از روزای برفی عشق پریشون شده ی دوحرفی گفته بودم اگه دلت گرفته است کنج دلم جا واسه ی دلت هست شاید دلت خواست وپاهات نیومد یا شایدم دلت باهات نیومد هرچی که بود بزار که گفته باشم هرجا که هست دلت منم باهاشم رنگ غم و به شعر شادم زده دشت پراز گلایل غم زده دلم می خواد خودت بیای ببینی نبض منو قلب تو با هم زده عشق گذشته از پل دشت پر از گلایل گم شده دو حرفی خسته روز برفی گفته باشم هنوزم اگه دلت گرفته است بیا که کنج قلبم جا واسه ی دلت هست خنده هام مال مردم ... خنده هام مال مردم ... گریه هام مال خودم !!! خوب بیاسایم... اگه از من دوری، بدون همیشه تو فکرمی اگه تو نباشی، بدون که من هم نیستم اگه با یک لبخندت، لبخند بزنم اگه برات بمیرم اینو بدون دوستت دارم نمی خوام بیشتر از این از من دور بشی نمی خوام صدات رونشنیده بخوابم بهترین شعر مرا قاب کن و پشت نگا هت بگذار تا که تنهاییت از دیدن من جا بخورد و بداند که دل من با توست و همین نزدیکیست شعرهای من من شعرهایم را در دفتری انبار میکنم من قصد پرواز بی بال میکنم من تا آسمان پر میکشم فریاد میکنم ابری به جای بال پیدا میکنم به جای باران دنیا را گریان میکنم آهسته بر زمین در دشتی سکنی میکنم موج دری را بر قصه ها یم نجوا میکنم من عشق را بر عالمیان معنا میکنم میگویم ........... و باز هم میگویم من فقط خدا را بر عشق پیوند میکنم شعری از یاس ارغوانی نظریادتون نره
? نویسنده: وفا