سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یار وفا دار

یه روزی فکر میکردم بدون تو میمیرم
پیش خودت میگفتی تو چنگ تو اسیرم
یه روزی فکر میکردم کنار تو میمونم
تا دنیا دنیا باشه از عشق تو میخونم
یه روزی فکر میکردم برام خیلی عزیزی
اگه یه روز نباشی دل رو به هم میریزی
یه روزی فکر میکردم صادق و باوفایی
اما حالا میبینم از این حرفا رهایی
برام دیگه مهم نیست عاشق من نباشی
فقط می خوام خیلی زود از پیش من جدا شی
فقط بدون که دیگه تو قلب من تو مردی
خیلی وقته میدونم قلبم و از یاد بردی
منم میخوام رها شم میخوام با تو نباشم
منم میخوام مثل تو با یکی آشنا شم
الان دیگه میفهمم که عشق تو سراب بود
خدا رو شکر تو قلبم هنوز یه قطره آب بود
خداحافظ عزیزم.حال دلت خرابه
تو دیگه هیچی نیستی عشقت مثل حبابه

 

 


? نویسنده: وفا

نوشته های دیگران
 

بهترین دوستم منو تنها گذاشت

 

 

در این دنیا دگر جز خود کسی همدرد من نیست


در این دنیا دگر جز بی کسی همراه من نیست


خداوندا چرا باید چنین تنهای تنها


شوم بی یاور و دنیا برایم گور رویا

 

به یاد آرم شبی همراه با دلدار گشتیم


به دور از هر غمی مثل دو قمری گرم پرواز


چقدر عاشق چه شیدا همره هم پر گشودیم


گذشتیم از کنار هر چه غم اندوه و رویا


ولی حالا منم تنها ترین تنهای تنها


دگر ویرانه ها گشته برایم گور رویا


نمی خواهم دگر دنیا و عشق و هر چه مستی


 

 

 

 


? نویسنده: وفا

نوشته های دیگران
برای بوییدن یک گل  برای شنیدن یک صدا و برای خواندن یک شعر چقدر تنها ماندم!!!

 

دارم از غمت میمیرم تو کجایی که ببینی

نمیبینی نمیبینی دیگه هیچ وقت نمیبینی

نگاه ودستای سردم ونفسهام

دیگه من هم نمیبینم

تو واون چشمای نازت ونفسهات

حتی تو خواب نمیبینم

رفتی وتنهام گذاشتی

چه قرارهایی که با هم نمیزاشتیم

تو چرا تنهام گذاشتی مگه ما قرار نذاشتیم که بمونیم واسه ی هم؟

تو نذاشتی نگذاشتی

آره من شکسته قلبم

آره من خسته وسردم

آخه از غمت شکستم

من واست آرزوها داشتمو افسوس

یکی شم بر نداشتم

مگه من چی کم گذاشتم که تو اینطور از من ودلم گذشتی

چرا رفتی چرا رفتی مگه من چی کم گذاشتم

از منو آرزوهای من گذشتی

با همه خوبی که داشتی عاقبت تنهام گذاشتی

پا گذاشتی رو تموم آرزوهام

   

از من ودلم گذشتی

یک عمر تو را به هر کجایی بردم


 هر لحظه گذشت بی تو من نشمردم


 حالا تو بمان و قصه ات راحت باش


 از بس نرسیدم به تو آخر مردم  

در این دنیا تنها شدم ...


? نویسنده: وفا

نوشته های دیگران
من دیگه خسته شدم بسکه چشمام بارونی

 

از دلم تا کی فضایی غصه را مهمونیه

 

من  دیگه بس  برام  تحمل این همه غم

 

بس جنگ بی ثمر برای هر زیاد و کم

 

وقتی فایده ای نداره غصه خوردن واسه چی

 

و اسه عشق تو خالی ساده مردن واسه چی

 

نمی خوام چوب حراجی  را به قلبم بزنم

 

نمی خوام  گناه بی عشقی بیفته گردنم

 

نمی خوام دربدر پیچ وخم این جاده شم

 

واسه اتیش هم  یک هیزم اماده شم

 

یا یک موجود کم خالی پر افاده شم

 

وایسا دنیا  وایسا  دنیا   من میخوام پیاده شم

 

هم حرف خوب میزند


اما کی خوب این وسط

 

بد وخوبش به شما

 

ما که رسیدیم به اخر خط

 

قربونت برم خدا

 

چقدر غریبی رو زمین

 

اره دنیا را ما نخواستیم

 

دل را با خودت نبین

 

نمی خوام دربدر پیچ وخم این جاده شم

 

واسه اتیش هم یک هیزم اماده شم

 

یا یک موجود کم خالی پر افاده شم

 

وایسا دنیا  وایسا  دنیا     من میخوام پیاده شم

 

ا ین همه چرخیدی یا چرخوندی اخرش چی شد

 

اون بلیط شانسدار بگو قسمت کی شد

 

همه درویش    همه عارف

 

جای عاشق پس کجاست؟

 

این همه طلسم و درد

 

جای خوش دنیا کجاست؟

 

نمی خوام دربدر پیچ وخم این جاده شم

 

واسه اتیش هم یک هیزم اماده شم

 

یا یک موجود کم خالی پر افاده شم


? نویسنده: وفا

نوشته های دیگران
میدونی بی تو لحظه حرمتی نداره

 

چاره ای ندارم............

 

میدونم برات عجیب این هم اسرار و خواهش

 

این هم خواستن دستات  بدون حتی نوازش

 

میدونم که خیمگاهی واس تو گریه ی درد

 

می گذری از من میری اما باز من بر میگردم

 

میدونم برات عجیب من با اون هم غرورم

 

پیش همه ی بدیها ت چه  جوری باز هم صبورم

 

میدونم واست سوال که چرا پیشت حقیرم

 

دور میشی من را  نبینی باز سراغ تو را میگیرم

میدونی چرا همیشه من بدهکار تو میشم

 

وقتی نیستی هم یک جور با خیالت راضی میشم

 

میدونی واس چی از تو من میمونم و می خندم

 

تا نبینی گریه ها ما هر دو چشمام می بندم

 

 

چارهای جز این ندارم اخه خون شدی تو رگم

 

میمرم اگه نباشی بی تو من بد جوری تنهام

 

میدونم بک روز می فهمی روزی که دنیا را گشتی

 

من چه جوری تو را خواستم تو چه جور از من گذشتی

 

چارهای جز این ندارم اخه خون شدی تو رگم

 

میمرم اگه نباشی بی تو من بد جوری تنهام

 

میدونم بک روز می فهمی روزی که دنیا را گشتی

 

من چه جوری تو را خواستم تو چه جور از من گذشتی

 


? نویسنده: وفا

نوشته های دیگران
<      1   2   3   4   5   >>   >
منوى اصلى
آرشیو یادداشت ها
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
آمار وبلاگ
خبرنامه ی وبلاگ